cotard's syndrome

10:29


برچسب‌ها: سندرم کوتارد (سندروم مرده متحرک) cotard's syndrome داستان کشف این بیماری روانی به سال ۱۷۸۸ میلادی بر می گردد زمانی که پیرزنی ناگهان احساس می کند یک نیمه بدنش به کلی فلج شده است کمی بعد توانایی او باز می گردد و قادر است تا صحبت کند و تکان بخورد او به دخترهایش می گوید که او را در داخل کفن بپچینند و در تابوت بگذارند دخترهایش امتناع می کنند اما همچنان روزهای متمادی این را از دخترها و دوستانش درخواست می کند او از اطرافیان می خواهد که با او مثل یک مرده برخورد کنند چرا که واقعا اعتقاد داشت که مرده است! این درخواست‌ها آنقدر ادامه پیدا می کند تا اینکه اطرافیان مجبور می شوند، واقعا همین کار را بکنند و برایش سوگواری کنند زمانی هم که بر می خیزد دایماً از رنگ کفن‌اش شکوه و گلایه می‌کند! این مورد را یک فیلسوف سوئیسی مشهور به نام چارلز بونت توصیف کرد و در واقع نخستین گزارش مستند سندرمی است که به «سندرم کوتارد» مشهور است حدود صد سال بعد- یعنی سال 1882- یک عصاب‌ شناس فرانسوی به نام ژولز کوتارد، بیمار دیگری را ویزیت کرد که از او به نام مادمازل ایکس در یادداشت‌هایش نام برده است این بیمار باور داشت که نه مغزی دارد، نه سیستم اعصابی و نه معده و روده ای با همه این کمبودها او اعتقاد داشت که وجودش جاودانی و نامیراست به خاطر همین اعتقاد، او نیازی نمی‌دید که غذا بخورد و حتی زمانی که برای وی غذا می‌آوردند، از خوردن امتناع می کرد پس مدتی به خاطر گرسنگی مفرط مرد از اینرو سندروم مرده متحرک به افتخار ژول کوتارد کاشف این بیماری، «کوتارد» نامگذاری شد سندرم یا هذیان کوتارد که به آن "خود - مرده پنداری" یا "سندروم مرده متحرک" (Walking Corpse) هم گفته می‌شود، یک بیماری روانی نادر است که در آن بیمار معمولاً چندین و یا همگی هذیانات زیر را با هم تجربه می کند: بیمار فکر می کند که مرده است (به طور واقعی و یا نمایشی)، و یا اینکه وجود خارجی ندارد بیمار فکر می کند که بدنش در حال پوسیده شدن است و دارد متعفن می شود (حتی بوی تعفن اعضای بدن خود را استشمام می کند) بیمار فکر می کند که امعا و احشا و یا خون در بدنش وجود ندارند و یا اینکه خون و اعضای داخلی‌اش را از دست داده است (به عنوان مثال فرد فکر می کند که روده و یا معده اش پوسیده شده است) بیمار فکر می کند که دچار مرگ مغزی شده است بیمار فکر می کند که حداقل یکی از ارگان‌های حیاتی بدنش را از دست داده است علاوه بر هذیانات فوق در موارد پیشرفته تر، بیمار حتی ممکن است فکر کند که فنا ناپذیر و نامیراست (هر چند این علامت بسیار نادر است) علت شناسی: سندرم کوتارد که به "هذیان کوتارد"، "هذیان نفی گرایی" و "هذیان نیستی و پوچ گرایی" نیز معروف است نوعی اختلال عصبی- روانی می باشد تصور بر این است که این بیماری از نظر پاتوفیزیولوژی با سندرم کاپگراس (Capgras) ارتباط دارد در مورد سندرم کاپگراس می توانید اینجـــا بیشتر بخوانید این سندرم، گاهی در بیمارانی که از افسردگی اساسی رنج می برند نیز دیده شده است همچنین در افرادی که مبتلا به اسکیزوفرنی، صرع و فلج عمومی نیز هستند دیده می شود یکی دیگر از علل بروز این اختلال وارد آمدن ضربات و صدمات شدید به برخی نواحی مغزی ست این سندرم نادر معمولاً توام با افسردگی و افکار خودکشی است گزارش موردی: تعداد موارد این سندرم یا هذیان آنقدر نادر است که این بیماری را بیشتر به صورت گزارش‌های مورد پراکنده می شناسند در یکی از گزارش های بالینی که مربوط به سال 1994 می ‌شود، مردی مبتلا به سندروم مرده متحرک دایماً فکر می ‌کرد که شکم ندارد و برای همین از غذا دست کشید و پس مدتی بر اثر از گرسنگی جان سپرد در گزارش موردی دیگری که در ایران و در بیمارستان شهید بهشتی کرمان از یک مرد 32 به چاپ رسیده است علایم او با نا آرامی و حس‌های عجیب مثل شوک الکتریکی شروع شده و کمی بعد حس می کند که کل بدنش تغییر پیدا کرده است و سرانجام ادعا می کند که مرده است و دلیل مرگش هم گناهانش بوده است او ادعا می‌کند که بعد از مرگ گاهی اوقات آرواره‌اش به صورت خودکار تکان می‌خورد و تبدیل به یک سگ شده است همسر او هم حالتی مشابه او پیدا می کند این زوج سه دختر داشتند، مرد فکر می‌کرد که دخترانش تبدیل به گوسفند شده‌اند، او شب‌ها دور از خانواده می‌خوابید، با همسرش رابطه برقرار نمی‌کرد اعتقاد متناقض به جاودانگی در بیماران دچار هذیان کوتارد، در عین باور به زنده نبودن، هم در هذیان کوتارد و هم در هذیان تبدیل به حیوان یا لیکانتروپی (Lycanthropy) وجود دارد در عین حال او اعتقاد داشت که خدا از او محافظت می‌کند، حتی در زمان مرگ! و هیچ سمی قادر به آسیب به زدن به او نیست و علیرغم اینکه بارها با چای آلوده به سیانور که توسط دوستان و اقوامش به او داده شده، مسموم شده است، آسیبی ندیده است برای درمان این بیماری از داروهای ضد افسردگی، ضد جنون و همچنین شوک ‌درمانی استفاده می شود
جمعه 16 مهر 1395به قلم: Toxinology

تونل

10:26


برچسب‌ها: آشنایی با عارضه سندروم تونل کارپال در خانم ها و علل آن سوزن سوزن مچ دست از علائم بیماری سندروم تونل کارپال است سندروم تونل کارپال چه عارضه ای است و چرا در خانم ها شایع تر از آقایان است و چگونه می توان این مشکل را درمان کرد با چه عواملی ایجاد می شود و چه عوارضی برای افراد می تواند به وجود بیاورد! بروز بیماری «تنگی کانال دست» در زنان، پنج برابر بیشتر از مردان است سندروم تونل کارپال یا تنگی کانال دست عارضه شایعی است که در ناحیه مچ دست دیده می‌شود و این عارضه ناشی از فشار عصبی بر روی عصب میانی بوده و شایع‌ترین درگیری عصب محیطی است اعصاب محیطی همواره در معرض فشار، کم خونی، کشیده شدن یا قطع کامل هستند و بسیاری از مردم به علت ناآگاهی، این علائم را به افزایش چربی خون یا کم خونی نسبت می‌دهند «سندرم تونل کارپال» یک وضعیت بالینی شایع است که به علت گیر افتادن یا فشار روی عصب میانی توسط ساختارهایی به نام رباط مچ دست، ایجاد می‌شود و سن شایع این بیماری بین 30 تا 60 سالگی است و سه درصد افراد جامعه به این بیماری مبتلا می‌شوند شرایطی مانند سن بالا، چاقی، بارداری، دیابت، کم کاری تیروئید، بیماری رینود، مصرف داروهایی مثل داروهای آرتریت روماتوئید، استفاده مداوم و قرار دادن دست‌ها و مچ دست در یک وضعیت خاص در ابتلای افراد به این بیماری دخالت دارد همچنین در بعضی افراد به دلیل استعداد ژنتیکی، تونل کارپال کوچک‌تر از حد طبیعی است و فرد مستعد بیماری می‌شود بروز بیماری «تنگی کانال دست» در زنان، پنج برابر بیشتر از مردان است سوزن سوزن مچ و انگشتان دست به ویژه در انگشتان شست، اشاره و میانی، درد و کوفتگی انگشتان از علائم بیماری است و این نشانه‌ها در شب تشدید می‌شود و می‌تواند سبب بیدار شدن فرد از خواب شود و بیمار با تکان دادن دست خود برای کاهش علائم اقدام می‌کند به تدریج و با گذشت زمان، در صورت عدم درمان، قدرت عضلانی دست کاهش می‌یابد و این موضوع سبب افتادن اشیاء از دست بیماران می‌شود و در مراحل پیشرفته، تحلیل رفتن عضلات کف دست نیز مشاهده می‌شود تشخیص این بیماری توسط پزشک و با انجام بررسی‌های لازم، گرفتن تاریخچه و انجام معاینات بالینی و همچنین انجام نوار عصب و عضله و ام آر آی ضروری است در مراحل ابتدایی می‌توان با استفاده از نگهدارنده‌های مچ دست، علائم بیمار را کاهش داد و همچنین از روش‌های دیگر درمان نظیر تزریق کورتون در محل کانال مچ دستی و انجام ورزش‌های مخصوص استفاده کرد و در مراحل پیشرفته و عدم پاسخ به درمان طبی، جراحی برای آزادسازی عصب انجام می‌شود
جمعه 16 مهر 1395به قلم: Toxinology

خود زشت پنداری...درمان

10:23


برچسب‌ها: سندروم خود زشت پنداری: بیماری روانی است که فرد مبتلا را به اشکالات جزئی چهره و اندامش حساس می‌کند این بیماری در بسیاری از موارد ناشناخته باقی می‌ماند و فقط در صورتی که شخص علائم بسیار شدیدی مانند افسردگی از خود نشان دهد می‌توان به وجود آن پی برد افراد مبتلا به این بیماری خود را زشت می‌بینند و در بسیاری موارد دست به انجام عمل‌های جراحی زیبایی و استفاده بیش از حد از لوازم آرایشی می‌ کنند تا بتوانند ظاهر خود را بهبود ببخشند البته برای مبتلا بودن به این بیماری لازم نیست که حتما با این شدت علائم گفته شده را داشته باشید، زیرا این بیماری در افراد مختلف به شکل‌های گوناگونی خود را نشان می‌دهد سندرم خودزشت‌پنداری تا حدی مشابه بی‌اشتهایی عصبی است که فرد با تصور چاق بودن، از غذا خوردن اجتناب می‌کند؛ با این تفاوت که در بی‌اشتهایی عصبی، نگرانی فرد در مورد شکل ظاهری کل بدن است اما در سندرم خودزشت‌پنداری، بیمار روی یک یا چند نقطه خاص از صورت یا بدن خود تمرکز می‌کند فرد مبتلا به این بیماری مرتب صورت خود را در آینه چک می‌کند یا برعکس از دیدن آینه فراری است این بیماری هم در مردان و هم در زنان دیده می‌شود و معمولا از سنین نوجوانی علائم خود را نشان می‌دهد علائم بیماری چیست؟ معمولا شناسایی افرادی که به این بیماری دچار هستند آسان است این افراد معمولا به طور افراطی از لوازم آرایشی استفاده می‌کنند، ساعت‌ها در مورد شکل ظاهری خود فکر می‌کنند و از دوستان خود این سؤالات را می‌پرسند: آیا من زشتم؟ آیا بینی من بزرگ است؟ لکه‌های صورتم مشخص است؟ از دیگر علائم این بیماری می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: چک کردن مرتب صورت خود در آینه، شیشه و حتی عینک دیگران، پرسیدن از دیگران در مورد ظاهر خود، کندن جوش‌های صورت، خیره شدن به دیگران که در بیشتر موارد این کار با هدف مقایسه با خود انجام می‌شود، مراجعه مرتب به مطب‌های پوست، مو، زیبایی و علاقه شدید به انجام عمل‌های جراحی زیبایی چون این بیماری در اکثر موارد پنهان می‌ماند، آمار دقیقی وجود ندارد تخمین زده می‌شود بین 1 تا 5 درصد مردم علائم این بیماری را بروز می‌دهند بسیاری از مبتلایان به این سندرم، اغلب به متخصصان پوست و جراحان زیبایی مراجعه می‌کنند و لوازم آرایش می‌خرند در بعضی بیماران، بیماری به قدری حاد می‌شود که دست به خودکشی می‌زنند البته لازم به ذکر است که عوامل زیادی وجود دارد که احساس زشت بودن را در میان انسان‌ها تقویت می‌کند شاید دانستن این عوامل بتواند به فرد در ریشه‌یابی احساسات منفی کمک کند و زندگی شادتری را برای او به ارمغان بیاورد شاید عجیب به نظر برسد، اما آمارها نشان می‌دهد از هر 8 زن فقط یک نفر آنقدر اعتماد به نفس دارد که خود را زیبا بداند متاسفانه داشتن ظاهری زیبا یکی از مهم‌ترین فاکتورهای داشتن اعتماد به نفس به شمار می‌آید، به طوری که بیش از 50 درصد از زنان عنوان کرده‌اند در صورتی که ظاهر بهتری داشتند، اعتماد به نفسشان هم بیشتر از حال می‌شد در فاصله زمانی بین 18 تا 24 سال زنان کمترین اعتماد به نفس را از لحاظ داشتن چهره زیبا دارند در فاصله بین 25 تا 29 سال علاقه زنان به ظاهرشان افزایش پیدا می‌کند و بعد از 55 سال این علاقه به کمترین میزان خود می‌رسد در مورد مردان این موضوع کاملا متفاوت است تحقیقات نشان می‌دهد مردان دید مثبت‌تری به ظاهر و بدن خود نسبت به زنان دارند و حتی ممکن است در مورد زیبایی خود دچار توهم شوند و خود را بهتر از آن چیزی که هستند، بدانند تحقیقات نشان می‌دهد بسیاری از زنانی که تحت عمل‌های جراحی زیبایی قرار می‌گیرند دچار افسردگی می‌شوند و احتمال اقدام به خودکشی در آن‌ها تا سه برابر نسبت به زنان دیگر افزایش پیدا می‌کند از هر 10 بیماری که این نوع عمل‌ها را انجام می‌دهند، 8 نفر دچار استرس و نگرانی‌های بعد از عمل می‌شوند و نا امیدی و افسردگی را تجربه می‌کنند تقریبا یک‌سوم از افرادی که عمل جراحی زیبایی بینی انجام می‌دهند دچار سندرم خود زشت‌پنداری هستند، به طوری که نقص‌های کوچک ظاهری، زندگی طبیعی آن‌ها را دچار اختلال می‌کند تحقیقات نشان داده است حدود یک درصد از مردم و ۱۰تا ۱۴ درصد از مراجعه کنندگان به متخصصان پوست و زیبایی با این بیماری درگیر هستند و اغلب خود از آن بی خبرند «نوعی اشتغال ذهنی به نقصی تخیلی در ظاهر یا چهره، طوری که زندگی فرد را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد» این تعریف روانپزشکان از اختلال روانی بدریخت انگاری یا خود زشت انگاری بدن است به عبارتی این دسته از بیماران تصوری اغراق آمیز نسبت به نوعی نقص در بدنشان دارند برای مثال احتمال دارد خیال کنند بینی خیلی بزرگی دارند یا گونه‌ها و چشم‌هایشان خیلی کوچک یا بزرگ است و… در حالی که اغلب این عیب‌ها فقط در خیال خودشان وجود دارد و بقیه متوجه آن‌ها نمی‌شوند سرانجام، این خیالات و تصورات آنقدر قوت می‌گیرند که همه دغدغه فرد در زندگی، تلاش برای تغییر نقص جسمی‌اش می‌شود و این دل مشغولی، کارکردهای شغلی و اجتماعی و زندگی او را تحت تاثیر قرار می‌دهد البته ممکن است این بیماران واقعا نقصی هم در بدنشان داشته باشند با این حال تصور آن‌ها نسبت به این نقص، بیش از آن چیزی است که واقعا وجود دارد و تکرار و بیان اغراق آمیز در کلامشان محسوس است جالب اینجاست بسیاری از افرادی که این عمل را انجام می‌دهند، دارای بینی‌هایی هستند که در نظر دیگران کاملا طبیعی و با اندازه نرمال است این موضوع نشان می‌دهد شدت بیماری BDD در این افراد بیشتر است و حتما باید زیر نظر یک پزشک متخصص تحت درمان قرار بگیرند پیرو تحقیقات انجام شده این بیماری معمولا بین سنین ۱۵ تا ۳۵ سالگی رخ می‌دهد که بیش‌ترین شیوع آن در ۳۳ سالگی بوده است نسبت شیوع بین خانم‌ها و آقایان تقریبا برابر گزارش شده است این بیماری در آقایان بیشتر به ابراز نگرانی از نازک شدن موها و کم شدن موی سر، کم مویی یا پرمویی بدن، قد، فرم عضلات (آقایانی که دائم در حال تزریق هورمون و پروتئین‌های بدنسازی هستند)، و اندام تناسلی دیده شده است در بانوان هم بیشتر نگرانی‌ها در رابطه با نواحی صورت، چهره و در مواردی شکل پاها و سایز سینه‌ها بوده است این بیماری با افسردگی، اضطراب و وسواس (فکری- عملی) همبستگی بالایی دارد طوری که حدود ۸۰ درصد از بیماران مبتلا به خودزشت انگاری از افسردگی نیز رنج می‌برند همچنین در بسیاری از موارد احساس ناتوانی در درمان یا برطرف کردن مشکل، چاره ای جز خودکشی برای آن‌ها نمی‌گذارد، طوری که ۷۴ درصد از این افراد حداقل یک بار به خودکشی فکر کرده‌اند کمبود اعتماد به نفس و عزت نفس از دیگر مسائلی است که این گروه با آن درگیر هستند که این موضوع تاثیر زیادی در روابط اجتماعی و زندگی فردی‌شان می‌گذارد از نشانه‌های شایع افراد مبتلا به اختلال خودزشت انگاری به موارد زیر می‌توان اشاره کرد: این افراد باور غلط از چهره و اندام خود دارند، از آینه و سطوح شفاف اجتناب می‌کنند یا برعکس، بیش از حد در آینه می‌نگرند و برای پنهان کردن نقص فرضی به لوازم آرایش یا لباس‌های رنگارنگ و متنوع روی می‌آورند و در عکس‌ها چهره یا عضو مورد نظر را بیش از حد می‌پوشانند یا مدام از هورمون‌های بدنسازی و… استفاده می‌کنند این بیماری به جای اینکه بیمار را پیش روانشناس بفرستد، او را همنشین همیشگی مطب جراحان زیبایی و پوست می‌کند که البته این موضوع نه تنها گاهی به سود پزشکان و جراحان نیست بلکه به ضرر آن‌ها هم تمام می‌شود زیرا این بیماران همیشه ناراضی هستند و در هر حرفه ای رضایت مراجعه کننده باعث جذب مراجعان دیگر می‌شود گاهی حتی دیده می‌شود این بیماران اقدام به شکایت‌های قانونی علیه پزشک مورد نظر می‌کنند یک آسیب‌شناس اجتماعی، اصلی‌ترین دلیل گرایش افراد به جراحی‌های زیبایی را توهم خود زشت‌پنداری دانست و گفت: این توهم باعث می‌شود 90 درصد از خانم‌ها و 15 درصد از آقایان به غلط تصور کنند با جراحی پلاستیک از چهره خود برگشته و زیباتر خواهند شد علت 80 درصد از جراحی‌های پلاستیک تلاش برای زیباتر شدن است و تنها 20 درصد از این جراحی‌ها جنبه درمانی و ضروری دارند و بسیاری از آنها غیر ضروری و تشریفاتی است «خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)» تحقیقات نشان می‌دهد زمانی که مردم احساس افسردگی دارند میزان نارضایتی از ظاهرشان به بیش‌ترین حد می‌رسد در این مواقع زنان اندام خود را بزرگ‌تر از مواقع دیگر می‌بینند و حس می‌کنند زشت‌تر شده‌اند زنانی که دچار BDD هستند حتی با خوردن ناهار هم ممکن است دچار افسردگی شوند و اندام خود را در آینه بزرگ و زشت ببینند به همین دلیل درصد زیادی از افراد مبتلا به این بیماری دچار ناهنجاری‌های تغذیه‌ای می‌شوند و حتی بی‌اشتهایی عصبی پیدا می‌کنند حتی لاغرترین زنان هم ممکن است مقابل آینه خود را چاق ببینند که دلیل آن هم اشتباه مغز در تخمین اندازه بدن است تحقیقات نشان می‌دهد مغز انسان می‌تواند اندازه بدن را تا دوسوم بزرگ‌تر و پهن‌تر از اندازه واقعی و قد را تا یک‌سوم کوتاه‌تر از آنچه هست، ببیند، به همین دلیل است که بعضی از زنان با وجود داشتن اندام لاغر باز هم به فکر کاهش وزن هستند پیشگیری و درمان: در طول 100 سال گذشته معیارها برای داشتن اندام متناسب به شدت تغییر کرده است در سال 1917 یک زن با داشتن 163 سانتی‌متر قد و 63 کیلوگرم وزن کاملا دارای اندام ایده‌آل بود اما وزن ایده‌آل در 25 سال پیش نزدیک به 8 درصد کمتر و اکنون 23 درصد کمتر از آن زمان محسوب می‌شود به این ترتیب اکنون یک زن با قد 163 سانتی‌متر باید وزنی حدود 47 تا 50 کیلوگرم داشته باشد که فقط 5 درصد از زنان جهان می‌توانند دارای این اندام باشند اگر فاکتورهای دیگر مانند شکل ظاهر، قد بلند و دیگر موارد را هم در نظر بگیریم، فقط یک درصد از زنان جهان دارای این ویژگی‌ها هستند درمان این افراد از طریق عمل‌های جراحی تقریبا غیرممکن است موضعی که باید عمل جراحی شود طرز فکر و باور ذهنی آن‌هاست! این افراد بهتر است روی ترس‌های خود کار کنند یکی از رویکردهای درمانی که امروزه پاسخ دهی خوبی داشته رویکرد شناختی رفتاری است که ۸۲ درصد از این بیماران به وسیله آن بهبود یافته‌اند در ضمن درمان با این رویکرد میزان عزت نفس، افسردگی و اضطراب را هم کاهش می‌دهد بیشتر اوقات می‌بینیم با اطمینان بخشیدن به بیمار یا تعریف و تمجید از او بیماری‌اش کمرنگ تر می‌شود که البته این تاثیرگذاری موقتی است تقویت اعتمادبه نفس: اعتماد به نفس ما از موفقیت‌های کوچکی سرچشمه می‌گیرد که روزانه به دست می‌آوریم و پلی می‌شود برای اینکه دانش ما را به مرحله عمل برساند شاید آن‌ها هدف نهایی ما نباشند؛ اما هر یک در جای خود بسیار مهم‌اند حتی یک دلگرمی ساده از طرف همکارتان یا تعریف و تشکر از شما به خاطر کار مثبتی که انجام داده‌اید، می‌تواند اعتماد به نفستان را بسیار افزایش دهد
جمعه 16 مهر 1395به قلم: Toxinology

.......

10:19

جمعه 16 مهر 1395به قلم: Toxinology

سندرم آنتی فسفولیپید چیست؟

10:17


برچسب‌ها: سندرم آنتی فسفولیپید چیست؟ سندرم آنتی فسفولیپید بیماری است که باعث لخته شدن خون در شریان ها و رگ ها می شود این بیماری یکی از علل سقط های مکرر است و می تواند به تنهایی (سندرم آنتی فسفولیپید اولیه) یا در کنار سایر بیماریها مثل لوپوس تظاهر پیدا کند همچنین یکی از علل سکته مغزی در افراد جوان است تخمین زده شده که 1 نفر از هر 5 نفری که قبل از سنین 40 سالگی دچار سکته مغزی می شوند احتمالا به سندرم آنتی فسفولیپید مبتلا هستند این بیماری در همه گروه های سنی قابل مشاهده است اما بین سنین 20 و 50 سالگی شایع تر است شیوع آن در افراد جوان حدود 1 درصد و در سنین بالا حدود 3 تا 5 درصد می باشد به نظر می رسد به دلیل اثر آن در دوران بارداری سلامتی زنان را بیش از مردان تحت تاثیر قرار دهد این بیماری در ابتدا در افراد مبتلا به لوپوس (لوپوس اریتماتوی سیستمیک) تشخیص داده شد اما بعدها معلوم شد در افرادی که به لوپوس و یا بیماری های دیگر مبتلا نیستند نیز قابل مشاهده است درمان سندرم آنتی فسفو لیپید این بیماری قابل درمان نیست اما عوارض بیماری قابل کنترل است درمان با داروهای ضد انعقاد خون (رقیق کننده های خونی) می تواند از لخته شدن خون و سقط جنین جلوگیری کند اگر شما پادتن دارید اما سابقه لختگی خون ندارید، پزشک احتمالا مصرف روزانه آسپرین با دوز کم (75 تا 100 میلی گرم) را پیشنهاد می کند این درمان دارویی لخته نشدن خون را ضمانت نمی کند اما چسبندگی خون را کاهش میدهد اگر شما فاکتورهای دیگری نیز دارید که خطر لختگی را افزایش می دهد و یا اینکه از علائم تیپیک سندرم آنتی فسفولیپید رنج می برید، پزشک متخصص احنمالا به شما پیشنهاد می کند که از وارفارین به جای آسپرین استفاده کنید اگر شما سندرم آنتی فسفو لیپید و سابقه لختگی خون دارید، پزشک برای جلوگیری از لختگی بیشتر خون برای شما داروی وارفارین تجویز می کند جدی ترین اثر جانبی وارفارین در طول درمان خونریزی است به این معنی که مقدار داروی مصرفی به دقت نظارت خواهد شد وارفارین با تعدادی از داروها و غذاها (مثلا گریپفروت) تداخل دارویی دارد بنابراین بسیار هم است که بیمار از این امر آگاه بوده و مطمئن شود که رژیم غذایی و یا مصرف دیگر داروها نتیجه آزمایشات خونی را تحت تاثیر قرار نخواهد داد اگر شما تا به حال چند سقط جنین داشته اید اما سابقه لختگی خون ندارید، احتمالا در دوران بارداری برای شما آسپرین با دوز کم تجویز می شود تا از سقط جنین مجدد جلوگیری شود همچنین ممکن است برای شما تزریق هپارین نیز توصیه شود، به خصوص اگر سقط جنین قبلی از اواسط تا اواخر حاملگی اتفاق افتاده باشد بهتر است تحت نظر روماتولوژیست و متخصص زنان تجربه موارد حاملگی با سندرم آنتی فسفو لیپید را دارند تحت مراقبت قرار بگیرید اگر سقط جنین به همراه سندرم آنتی فسفو لیپید دارید، پس از تولد نوزاد احتملا پزشم به شما توصیه خواهد کرد که مصرف آسپرین را جهت جلوگیری از لختگی خون ادامه دهید اگر وارفارین مصرف می کنید و حامله هستید، احتملا داروی شما به هپارین تغییر خواهد کرد، چون وارفارین برای جنین ممکن است عوارض سوئی داشته باشد
جمعه 16 مهر 1395به قلم: Toxinology

20:15


برچسب‌ها: گردو احتمال ابتلا به دیابت را کم می کند نتایج تازه انتشار یافته یک پژوهش پزشکی ده ساله که در دانشکده بهداشت دانشگاه هاروارد انجام شده،‌ یافته هایی تازه را به دانش پزشکان پیرامون پیشگیری از دیابت افزوده است این پژوهش که بر روی شماری از بیماران دیابتی و گروهی که در معرض خطر ابتلا به دیابت هستند انجام شده، حاکی از آن است که خوردن گردو از میزان خطر ابتلا این بیماری می کاهد نتایج این تحقیق نشان داده زنانی که دست کم دو تا سه بار در هفته ۲۸ گرم گردو می خورند، خطر ابتلای خود به دیابت نوع دوم را ۲۴ درصد کمتر می کنند یافته های پزشکی حاکی از آن است که گردو به کاهش تورم بافت ها و جلوگیری از ابتلا به سرطان، آرتروز، و بیماری های قلبی نیز کمک می کند از دیابت به عنوان یکی از بیماری های همه گیر امروزی سراسر جهان یاد می شود پژوهشی که بر روی جامعه ای ۱۴۰ هزار نفری از زنان در آمریکا انجام شده، نشان داده که خوردن مشتی گردو چند بار در هفته، بر صیانت از سلامتی زنان نیز اثر بزرگی دارد نتایج این پژوهش بر بیمارانی که در معرض خطر ابتلا به دیابت نوع دو هستند، یافته های تحقیقات گذشته در این خصوص را تأیید می کند این پژوهش اما، گسترده ترین پژوهشی است که تاکنون پیرامون خوراکی های جنبی(موادی که غیر از وعده های اصلی غذایی در طول روز خورده می شوند)، بر روی این دسته از بیماران انجام شده است به رغم آن که این پژوهش ده ساله دانشگاه هاروارد، روی جامعه ای از زنان پرستارِ ۳۵ تا ۷۷ ساله انجام شده، به گفته محققان و پزشکانی که در آن دست داشته اند، به سادگی به جامعه آماری گسترده زنان و همچنین به مردان قابل تعمیم است تعداد بیماران مورد تحقیق، ۱۳۷ هزار و ۸۹۳ زن بوده است حمله قلبی، کوری و قطع اعضا از جمله عوارض عدم درمان صحیح دیابت است اضافه وزن، رژیم نامناسب غذایی و عدم فعالیت کافی بدنی، از عوامل ایجاد دیابت هستند خوردن گردو بیش از انواع دیگر میوه های مغزدار‌(چون پسته، فندق و بادام) بر سلامت قلب و عروق و بافت ها و مفاصل اثرگذار است، چون میزان چربی مفید و امگا-۳ در گردو از اغلب میوه های دانه دار دیگر بیشتر است از سوی دیگر، چند ماه پیش، محققان دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس اعلام کردند که تازه ترین یافته های آنها حاکی از آن است که میزان باروری و شمار اسپرم مردان ۲۰ تا ۴۰ ساله با خوردن روزانه گردو افزایش می یابد نتایج تحقیق تازه مربوط به دیابت در دانشگاه هاروارد در حالی منتشر شده که در آمریکا و بریتانیا، پیش بینی های پزشکی دال بر آن است که تا سال ۲۰۳۰ تعداد مبتلایان به دیابت به میزان چشمگیری افزایش خواهد یافت تحقیقی که نتیجه آن اخیراً از سوی دانشگاه ایالتی لوئیزیانا منتشر شده، نشان داده که خوردن میوه های مغزداری چون بادام، گردو، بادام هندی و پسته به جلوگیری از اضافه وزن کمک می کند
سه شنبه 30 شهريور 1395به قلم: Toxinology

م.ک

20:11


برچسب‌ها: مکیدن پستانک خطر عفونت گوش را افزایش می دهد والدین به نوزادانی که زیاد مبتلا به عفونت گوش می شوند، پستانک ندهند طی پنج سال مطالعه روی نوزادان در هلند مشخص شد آنهایی که پستانک می مکند، 10 برابر بیشتر از بقیه دچار عفونت های گوش می شوند این گروه پژوهشگر در مقاله ای در نشریه پزشکی "فمیلی پرکتیس" نوشته اند که پزشکان باید به والدین اطفال این مسئله را گوشزد کنند عفونت گوش در بین نوزادان بسیار شایع است این عفونت معمولا نیاز به درمان آنتی بیوتیک ندارد و بعد از چند روز بهبود پیدا می کند اما بعضی کودکان زیاد به آن مبتلا می شوند در پژوهش انجام شده 476 کودک شرکت داشتند که 216 نفر از آنها پستانک می مکیدند در این بچه ها خطر ابتلا به عفونت گوش 90 درصد بیشتر از کودکانی بود که پستانک نمی مکیدند پژوهشگران می گویند که اولین عفونت ممکن است احتمال عفونت های بعدی را بیشتر کند آنها همچنین می گویند که مکیدن پستانک باعث می شود باکتریها راحتتر از مجرای بینی به گوش میانی منتقل شوند پروفسور استیو فیلد، رئیس کالج سلطنتی پزشکان عمومی بریتانیا می گوید که پیشتر نیز پژوهش هایی در این زمینه انجام شده بود اما خیلی منسجم نبود پروفسور فیلد می گوید که لازم نیست والدین نگران شوند اما در کودکانی که پستانک نمی مکند، احتمال بازگشت عفونت گوش خیلی کمتر است
سه شنبه 30 شهريور 1395به قلم: Toxinology

نوین

20:9


برچسب‌ها: مهار متاستاز سرطان آشکار است که ژن‌های فعال شده درون یاخته‌ی سرطانی به این یاخته ظرفیت تهاجم موضعی به بافت داده و سبب متاستاز می‌شوند اما باید دید چه چیزی سبب فعال شدن این ژن‌ها می‌شود؟ نتایج بررسی‌های گذشته حاکی از آن بوده است که بن یاخته‌های مزانشیمی مشتق از مغز استخوان (MSC) کشیده شده و به تومورهای در حال رشد از جمله سرطان پستان انسان رشد می‌کنند پژوهشگران یاخته‌های سرطان پستان انسان را با MSC آمیخته‌اند قرار دادن MSC نزدیک یاخته‌های سرطان پستان به شدت سبب افزایش پتانسیل متاستاتیک این یاخته‌ها می‌شود سپس پژوهشگران ثابت کردند یاخته‌های سرطان پستان انسان سبب تحریک MSC شده و یک ملکول کیموکین موسوم به CCL۵ (یا RANTES) تولید می‌کند سپس CCL۵ به گیرنده‌ی CCR۵ در یاخته‌های سرطان پستان می‌چسبد و در نتیجه پتانسیل متاستاتیک آن سلول‌ها را پس از تزریق در موش می‌افزاید نکته‌ی بسیار مهم آنکه بلوک CCL۵ از پیوستن به CCR۵، قدرت متاستاتیک یاخته‌های سرطان پستان را معکوس می‌نماید
سه شنبه 30 شهريور 1395به قلم: Toxinology

م.ک

20:8


برچسب‌ها: رنوگرافی یکی از متداولترین آزمایشات پزشکی هسته ای است اساس این آزمایش محاسبه چگونگی و سرعت گذر یک ماده رادیواکتیو از کلیه از طریق ثبت فوتونهای خارج شده از بدن است رنوگرافی یکی از متداولترین آزمایشات پزشکی هسته ای است اساس این آزمایش محاسبه چگونگی و سرعت گذر یک ماده رادیواکتیو از کلیه از طریق ثبت فوتونهای خارج شده از بدن است ماده رادیواکتیو عموما از طریق تزریق وریدی وارد بدن بیمار شده و از طریق گردش خون به کلیه ها می رسد در طی مسیر حرکت، این مواد در خون پراکنده شده و با آهنگ متغییر و نامشخصی به کلیه وارد می شوند تغییر آهنگ در ورود پرتودارو به کلیه سبب تغییر شکل در رنوگرام می گردد و زمانی که تزریق بصورت بولوس کامل انجام نگیرد در تفسیر ایجاد اشکال می نماید از نظر ریاضی رنوگرام تابع کار کلیه نیست بلکه حاصل پیچش (convolution) تابع کار کلیه و آهنگ ورود پرتو دارو به کلیه است لذا چنانچه توابع ورودی و رنوگرام در دست باشند با استفاده از تکنیک واپیچ (Deconvolution) می توان تابع کار کلیه را به دست آورد استفاده از تابع کار کلیه بجای رنوگرام دارای دو مزیت اساسی است اولا تابع کار مستقل از آهنگ ورود پرتودار به کلیه و در نتیجه مستقل از چگونگی تزریق است و ثانیا شاخصهائی که از تابع کار به دست می آیند برعکس شاخصهای استخراج شده از رنوگرام دارای ارزش فیزیولوژیک هستند در نتیجه ارزش تشخیصی آنها به شدت بیشتر است در تحقیق حاضر با استفاده از رنوگرام استاندارد ۳۰ فرد سالم بدون هیچگونه سابقه ناراحتی کلیوی تابع کار کلیه با روش واپیچ محاسبه شده و با استفاده از آن شاخصهای گذر پرتو داروی ۹۹m Tc-DTPA از کلیه محاسبه شدند این شاخصها عبارتند از کمترین زمان، بیشترین زمان، میانگین زمانی و اندکس زمانی هر یک از این شاخصها به طور جداگانه برای کلیه و یارانشیم کلیوی محاسبه شدند و محدوده سالم آنها مشخص گردید از میان شاخصهای فوق میانگین زمانی پرانشیم کلیوی از نظر آماری دارای بیشترین اعتبار تشخیصی است
سه شنبه 30 شهريور 1395به قلم: Toxinology

استرس

20:5


برچسب‌ها: استرس, بلای جان رابطه زناشویی استرس روی هورمون های فوق کلیه تاثیر می گذارد و باعث ترشح هورمون کورتیزول یا هورمون استرس می شود معمولا در مواقع هیجان، ترس و حتی افسردگی ترشح این هورمون افزایش می یابد تا مقاومت بدن را در مواجهه با استرس بالا ببرد علاوه بر این، استرس و افسردگی می توانند از طریق تاثیر بر هورمون های هیپوفیز که فرماندهی غدد درون ریز بدن را بر عهده دارند، باعث کاهش ترشح هورمون های جنسی شوند به عبارت ساده تر در شرایط پر استرس، ترشح هورمون های هیپوفیز و هیپوتالاموس کاهش می یابد و در نهایت با تاثیر روی غدد جنسی باعث کاهش ترشح هورمون های جنسی می شود به همین دلیل یکی از علل کاهش میل جنسی، استرس و افسردگی است البته بد نیست بدانید که جدا از تاثیر سیستم هورمونی، استرس و افسردگی به تنهایی نیز باعث کاهش میل جنسی می شوند تاثیر استرس بر زندگی مشترک بدون شک وجود علائمی از مشکلات روانی نظیر استرس، نوسانات خلقی و نگرانی های روزمره یا بالینی یکی از زوجین یا هر دوی آنها می تواند باعث شکل گیری اختلالات جنسی، نارضایتی جنسی و فقدان تجربه لذتبخش جنسی برای آنها شود این مسئله در پژوهش ها و مطالعات زیادی مورد بررسی قرار گرفته و به اثبات رسیده است با این حال این فرضیه که افزایش روابط جنسی می تواند باعث کاهش فشار عصبی زوجین شود، الزاما در تمام شرایط درست نیست و شواهد پژوهشی چندان هم در حمایت از این فرضیه وجود ندارد در بیشتر مواقع وقتی زن و شوهری با وجود فشارهای عصبی، اضطراب، استرس، خلق پایین و مانند آن اقدام به برقراری رابطه زناشویی می کنند، عملا به دلیل شرایط خاصی که تجربه می کنند، نمی توانند از روابط خود لذت ببرند و به دنبال آن حتی ممکن است میلی به برقراری رابطه نداشته باشند یا در یک یاز مراحل رابطه زناشویی نتوانند موفق عمل کنند تاثیر رابطه زناشویی در تعدیل هیجانات منفی رابطه زناشویی یک تجربه لذتبخش است وقتی زوجین دارای اضطراب عملکرد جنسی هستند، داشتن این رابطه نمی تواند چندان برای آنها لذتبخش باشد و بالطبع هم نمی توان انتظار داشت باعث کاهش استرس شود اما اگر فشار روانی فرد ناشی از فقدان رابطه زناشویی و عدم تخلیه انرژی روانی او باشد، برقراری رابطه می تواند به تخلیه انرژی روانی ذخیره شده کمک کند و باعث کاهش فشار روانی وی شود نکته حائز اهمیت این است که فقدان رابطه زناشویی در بسیاری از افراد منجر به ذخیره سازی انرژی زیادی می شود که ممکن است آنها را عصبانی، خشمگین، حساس و ناراحت کند که در چنین شرایطی برقراری رابطه زناشویی می تواند به تعدیل این هیجانات منفی کمک کند مطالعات چندی هم نشان داده است که رابطه زناشویی روزانه و مستمر ممکن است باعث کاهش استرس در افراد شود؛ این مطالعات نشان داده اند که رابطه زناشویی روزانه می تواند باعث رشد سلول هایی در هیپوکامپ مغز شود که مسئول کنترل سطح استرس است مطالعات دیگر نشان داده داشتن رابطه زناشویی روزانه به مدت ۲ هفته باعث کاهش فشار خون و سطح استرس مورد بررسی می شود با این حال این مطالعات اندک بوده و قابل تعمیم نیستند راه حل چیست؟ آنچه می توان به زوجینی که دارای فشارهای روانی و عصبی هستند توصیه کرد این است که در مرحله اول به دنبال ارزیابی روانشناختی و سلامت روان خود باشند به این ترتیب می توان مشکلات احتمالی را شناسایی و برای رفع آنها اقدام کرد شناسایی منشأ فشارهای روانی و عصبی می تواند بسیار کمک کننده باشد چرا که نوع علت در تعیین نوع مداخله بسیار موثر است وجود علائم اختلالات روانی در افراد، استرس های روزمره، استرس ناشی از تعارضات بین فردی و مشکلات ارتباطی و عاطفی زوجین هر کدام روند مداخلات را به سمتی سوق خواهد داد تغییر سبک زندگی، ورزش کردن، داشتن برنامه های تفریحی، کم کردن بار شغلی، پرداختن به برنامه های خاص آموزشی و نظایر آن می تواند در بهبود زندگی زناشویی کمک کننده باشد و زوجین با چنین ویژگی هایی باید بدانند پرداختن به رابطه زناشویی، در شرایط نامطلوب و استرس زا ممکن است نه تنها مفید نباشد بلکه منجر به شکل گیری مشکلات بیشتری شود و فشار روانی ? عصبی را افزایش دهد بنابراین این افراد بهتر است به دنبال کمک های تخصصی تر باشند و حتی با یادگیری مهارت های لازم، زندگی را که استرس باعث ایجاد نارضایتی بین آنها شده و در حال از هم پاشیدن است، نجات دهد دکتر حامد محمدی کنگرانی ? روانپزشک و مشاور خانواده و عضو کمیته رسانه انجمن روانپزشکان ایران: آنچه بیش از همه باعث بروز مشکلات زناشویی بین زوجین می شود، عدم تطابق بین نیاز جنسی و تعداد دفعات برقراری رابطه است منظور از عدم تطابق بین نیاز جنسی، شرایطی است که یکی از طرفین به اجبار دیگری تن به برقراری رابطه می دهد یا اینکه بنا به دلائل مختلف، به اجبار جلوی این نیاز خود را می گیرد و از برقراری رابطه امتناع می کند این در حالی است که نداشتن رابطه زناشویی برای مدت طولانی می تواند باعث بروز حالت های پرخاشگری، خشم، عدم رضایت و کفایت در فرد شود و افسردگی را تشدید کند این حالت معمولا در زوج هایی که دارای اختلاف هستند و به دنبال آن اختلاف عاطفی و فکری، رابطه زناشویی شان کاهش می یابد، بیشتر مشاهده می شود در زوجینی هم که تعداد دفعات رابطه زناشویی بیش از حد است، به خصوص در شرایطی که برقراری رابطه فقط به خواست یکی از طرفین است و دیگری تمایلی به داشتن رابطه ندارد، احساس اضطراب و نگرانی، عدم کفایت و حتی حس ناخوشایند بازیچه بودن به فرد دست می دهد به خصوص زنان تصور می کنند همسرشان او را فقط برای رابطه زناشویی می خواهد یا او را مجبور است بنا به حکم وظیفه این کار را انجام دهد یک رابطه زناشویی موفق، رابطه ای دو طرفه است که هر ۲ نفر از این فعالیت رضایت داشته باشند این رابطه ممکن است هر روز هفته، یک بار در هفته یا یک بار در ماه صورت بگیرد طبیعی است مشکلات روانی نظیر استرس، نوسانات خلقی و نگرانی روزمره یا بالینی یکی از زوجین یا هر دوی آنها منجر به شکل گیری اختلالات جنسی، نارضایتی جنسی و فقدان تجربه لذتبخش جنسی برای آنها شود تصور کنید وقتی فردی در شرایط استرس زا قرار دارد و دچار درگیری ذهنی و نوسانات خلقی است، چگونه می تواند سطح استرس خود را با افزایش دفعات رابطه زناشویی بکاهد؛ آن هم در زندگی پر استرس و پر مشغله امروزی که اختلالات جنسی متعدد به اشکال متفاوت ? کاهش میل جنسی، عدم رسیدن به ارگاسم در زنان، دردهای مقاربتی، انزال زودرس و دیررس در آقایان و ? بروز می کند اگرچه یکی از راه هایی که فرد می تواند خشم خود را تخلیه کند، داشتن رابطه زناشویی است اما این به این معنا نیست که این رابطه کیفیت لازم را دارد و باعث رضایت طرف مقابل و فروکش شدن خشم می شود برای تخلیه خشم باید مشکل به صورت ریشه ای بررسی و حل شود در واقع باید عامل موثر در بروز این اختلال روانپزشکی که باعث شده فرد بخواهد با تعدد در روابط زناشویی آن را برطرف کند، مشخص شود رابطه زناشویی، یکی از چهار رکن یک رابطه در کنار رابطه اقتصادی، عاطفی و فکری به شمار می رود و باید از کیفیت لازم برخوردار باشد در شرایط استرس زا میل جنسی کاهش پیدا می کند معمولا در شرایط استرس زا میل جنسی کاهش پیدا می کند و فرد به دلیل نوسانات خلقی دچار اختلال در توانایی جنسی می شود اگر به هر دلیلی در چنین شرایطی، یکی از طرفین مجبور به برقراری رابطه زناشویی شود، دچار عدم کفایت خواهد شد و به دلیل اینکه اختلال در ارگاسم و میل جنسی را تجربه کرده، تصور می کند توانایی جنسی ندارد؛ بنابراین برای رهایی و پرخاشگری، برقراری روابط زناشویی مکرر و منظم، به زوج هایی که تازه ازدواج کرده اند کمکی نمی کند تا آنها از ازدواج احساس رضایت پیدا کنند چون افزایش رابطه به عنوان یک عامل استرس آور می تواند باعث تشدید استرس، کاهش اعتماد به نفس و عدم کفایت بیشتر شود معمولا زوج هایی که عصبی هستند بیشتر در روابط شان دچار مشکل می شوند چون خیلی بیشتر در معرض تحریک های عصبی، نوسانات خلقی و انواع نگرانی ها قرار می گیرند زوج هایی که این ویژگی رفتاری را دارند، برای بهبود روابط زناشویی و کاستن فشار عصبی باید شرایط یکدیگر و کاهش میل جنسی در شرایط استرس زا را درک کنند و بی میلی طرف مقابل به برقراری رابطه زناشویی را به حساب اینکه دیگر شریک زندگی از او خسته شده یا زیبایی و جذابیت های کافی را برای او ندارد، نگذارند و حتما در صورت ادامه استرس و اضطراب، برای درمان به متخصص مربوطه مراجعه کنند تا این عامل باعث ایجاد اضطراب در رابطه زناشویی نشود
سه شنبه 30 شهريور 1395به قلم: Toxinology

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 18 صفحه بعد
بروز میگرن درون شکم درمان هایی برای اختلال وسواس با کندن مو خشم خانگی چیست؟ چقدر باید بخوابید؟ ارگانی جدید در بدن انسان کشف شد! از شربت سالبوتامول چه می دانید؟ بیماری شیدائی چیست؟ m ترومبوز ورید عمقی (Deep vein thrombosis) علت بهتر بودن انجام جراحی قلب باز در عصر تفاوت های جراحی بای پس با آنژیوپلاستی سرطان معده چه دلایلی دارد؟ محصولات غذایی حاوی زینک افزایش سلامت کبد با ترفندهای خوراکی علائم کیست گانگلیون و روش درمانی برجستگی مچ دست مصرف عسل تا این سن برای کودکان کشنده خواهد بود! آشنایی با سندروم طولانی بود؛ نخواندم پیامدهای ناگوار عفونت لثه سینوزیت چیست ؟